آيا بحران هويت در نوجواني وجود دارد

بحران هويت در جواني
مقدمه :
از ويژگي هاي عصر جديد جريان شتاب آلود زندگي است، حوادث و رويدادهاي گوناگون آن چنان با سرعت پديد مي آيند که فرصت تفکر و تامل را از آدمي سلب مي کند در نتيجه مجالي براي تفرج در دنياي درون جهان برون باقي نمي گذارد و انسان اين موجود سرگشته و درمانده نه تنها لذت تفکر را حس نمي کند بلکه انگيزه کافي براي انديشيدن در باب ضروريات زندگي در خود نمي يابد حاصل اين روند، بيگانگي او با خويشتن و جهان خارج  از خويش است ولي آنچه دردآورتر عميقتر و دشوار تر رخ مي نمايد بيگانگي با خود (عالم درون) است.
در کلام الهي از خود بيگانگي حاصل از خدا بيگانگي تلقي شده است آنجا که مي فرمايد در زمره آناني نباشيد که خداي را از ياد برند، پس خود را نيز از ياد بردند.
امروزه از خود بيگانگي معماي بزرگ و معضل فکري انديشمندان و نويسندگان نام آور مي باشد. به گفته اريک فروم از زمان دکارت تاکنون هويت فرد از بزرگترين مشکلات فلسفه جديد بوده است.
الکسيس کارل در بحث از انسان اين موجود ناشناخته چنين مي نويسيد. ما مي خواهيم معناي زندگي و مرگ را بدانيم چرا بايد زيست؟ به کجا مي رويم؟ سرنوشت روان ما چيست؟
وايتهد، رياضيدان و فيلسوف برجسته معاصر معتقد است که در عصر جديد انسان در لابه لاي شهرهاي بزرگ و جمعيت هاي انبوه و متراکم ، بخشي از حقيقت وجودي خويش را از دست داده است و احساس تعلق به جايي ندارد تعبيري که در حال حاضر براي از خود بيگانگي به کار مي رود فقدان هويت است که به عقيده ارکسيون مفهوم بحران هويت گوباتر و جامع تر است. او هر يک از مراحل رشد آدمي را توام با يک بحران مي داند ولي شروع بحران هويت را از دوره نوجواني دانسته و دامنه آن را به دوره جواني امتداد مي دهد. شايد بتوان اريکسون را موفقترين نظريه پردازي دانست که در عرصه روان شناسي ، مفهوم هويت را به ما شناسانده است. شايد بتوان هويت را به محورهاي مختصات تشبيه کرد.
در رياضيات نقطه با تعيين طول و عرض آن در دستگاه محورهاي مختصات قابل تعريف، محاسبه و عمليات رياضي است و در غير اين صورت نقطه را نمي توان در محاسبات رياضي وارد نمود لذااهمانگونه که در طول و عرض نقطه هويت آن را تشکيل مي دهد. ويژگيهاي گوناگون و متعددي نيز هويت آدمي را تعيين مي کند.
ارزش و جايگاه بحث هويت بي نياز از ارائه دليل است وليکن تنها به ذکر يک مورد اکتفا مي شود. براساس قاعده عقلي، تعرف الاشياء با ضدادها» يعني هر چيزي با ضدش شناخته مي شود کافي است توجهي به آثار پيامدها و نتايج ناگوار «فقدان هويت» داشته باشيم و از عمق رنج و دردي که جوانان بي هويت احساس مي کنند. آگاه شويم بخش قابل توجهي از افسردگي ها و احساس پوچي و درون تهي شدن ها و روزمرگي ها نتيجه منطقي بي هويتي است.
در اين تحقيق سعي شده است که علاوه بر تعيين جلوه هاي متنوع هويت که شامل هويت فردي ، خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي و ... پرداخته و به ارتباط بين آنها اشاره شود و راه کارهاي تکوين و تقويت هر يک پيشنهاد گردد. منبع (نظريه ها در روان شناسي شخصيت) ، سعيد شاملو
 

یک فایل word و آماده دانلود

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

negin دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید