این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است و همچنین آماده پرینت می باشدموضوع : مقاله ورشکستگی و اثرات آناز زماني كه معاملات بين مردم رايج شد، موضوع طلبكاري و بدهكاري نيز بهوجود آمد. با پيدايش بدهكاري مواردي پيش ميآمد كه شخص قادر به تأديه ديون خود نباشد، لذا موضوع مفلس به وجود آمده است. درنتيجه بايد گفت از نظر تاريخي ورشكستگي به دورانهاي بسيار قديم بازميگردد.در حقوق رم نسبت به بدهكار تاجر و غير تاجر كه قادر به تأديه ديون خود نبود با شدت عمل رفتار ميشده است، به گونهاي كه طلبكار ميتوانست شخص مديون را توقيف كند يا بفروشد يا بكشد و اگر چند طلبكار وجود داشت، ممكن بود كه هر يك به سهم خود اين حق را اجرا كرده، مفلس را بكشند و پاره پاره نمايند. در الواح دوازدهگانه كه قديميترين قانون مدون (451 قبل از ميلاد) ميباشد، چنين آمده است كه اگر بدهكار از پرداخت بدهي خودداري كند، بستانكار ميتواند با اطلاع حاكم او را تا دو ماه در خانه خود زنداني نمايد و اگر ترتيبي براي پرداخت بدهي داده نشود ميتواند او را بكشد يا به عنوان برده بفروشد.( ) در قرون متاخر حقوق رم داين فقط حق داشت مديون را در منزل خود حبس نمايد تا دين خود را ادا نموده يا اينكه مديون را مجبور به كسب و كار نموده تا از اين طريق دينش بطور كامل استيفاء شود.( ) از آنجائيكه نسبت به مفلس بدون تقصير حس رأفت و مهرباني تا حدودي جانشين سنگدلي و قساوت شد، قانوني در زمان سزاريا اگوست وضع شد و مقرر نمود كه اگر ورشكسته حساب خود را با تمام دارائياش تسليم كند، از تعقيب شخص او صرفنظر ميشود و طلبكاران، فردي را معين ميكردند تا اموال مديون را جمع كرده و بين آنها به نسبت طلبشان تقسيم نمايد.با ملاحظه موارد بالا در مييابيم كه اولاً: اصل سلب مداخله ورشكسته در اموال خود و تشكيل هيئت بستانكاران و تقسيم مال بين آنها از زمانهاي قديم در رم ايجاد شده است و ثانياً: فرقي بين تاجر و غيرتاجر نبوده است.در حقوق اسلام درست در زماني كه با ورشكسته به شدت برخورد ميشد، از بدرفتاري با مديون معسر نهي شده است. در اين سيستم حقوقي فرقي بين تاجر و غيرتاجر نيست. هركس كه بدهياش بيش از دارائياش باشد مفلس است و درصورت ثبوت مطلب نزد حاكم شرع و صدور حكم، مفلس ناميده ميشود و از دخالت در اموال خود ممنوع ميگردد. البته براي آنكه مفلس محجور شده و از تصرف در دارائياش منع گردد، بايد شرايط چهارگانة ذيل محقق شود:1-ديون مفلس نزد حاكم ثابت گردد.2-دارائي او براي تأديه ديونش كافي نباشد.3-ديون مفلس حال باشد.4. طلبكاران يا بعضي از آنان درخواست حجر مفلس را بنمايند.( )اصولي كه در دوره ترقي حقوق روم ايجاد شده است در حقوق اسلامي نيز كاملاً مشهود است، يعني اصل تعلق اموال به هيئت طلبكاران و تقسيم آن بين غرماء و ممنوع بودن مفلس از تصرف در اموال خود معمول گرديده است.امروزه قوانين مربوط به ورشكستگي در بسياري از اصول در همهجا يكسان است ولي به حسب اوضاع و احوال كشورها و از نظر شدت عمل يا ارفاقي كه نسبت به شخص ورشكسته صورت ميگيرد تفاوتهايي موجود است.ب- تاريخچة ورشكستگي در ايراندر ايران اولين قانون دربارة ورشكستگي در سالهاي 1303 و 1304 شمسي به تصويب رسيد. قبل از آن، قوانين فقه اسلامي در اين باره رعايت ميشد. در قانون اصول محاكمات قديم مصوبه ذيقعدة 1329 ه.ق افلاس به معناي شرعي مورد توجه قانونگذار بوده است و مقررات آن شامل همه افراد اعم از تاجر و غيرتاجر ميگرديد. البته قانونگذار بين مفلس عادي و مفلس متقلب و بياحتياط قائل به تفكيك شده و درحالت دوم او را با نام ورشكستة به تقصير مشمول مقررات جزائي دانسته است.چنانچه در تنبيه ذيل مادة 624 مقرر ميدارد: “مقصود از مفلس غير از ورشكسته بهتقصير و ورشكستة بياحتياطي است كه مجازات آن در قانون مجازات معين شده است“.در تاريخ 25/8/1310 قانوني به نام قانون اعسار و افلاس تصويب شد كه در مقابل پديدة افلاس سابق، كه در عين حال در فقه از آن به عنوان اعسار نيز ياد ميشد، پديدة جديدي تحت عنوان اعسار به وجود آمد. بموجب ماده يك اين قانون: “معسر كسي است كه به واسطة عدم دسترسي به اموال و دارائي خود موقتاً قادر به تأديه مخارج عدليه و يا محكوم به نباشد“ و به موجب مادة 2 قانون مزبور “مفلس كسي است كه دارايي او براي پرداخت مخارج عدليه يا بدهي او كافي نيست“. از مقايسة اين دو ماده فهميده ميشود كه عدم قدرت معسر به تأديه مخارج عدليه يا محكومبه موقتي و به خاطر عدم دسترسي او به اموال و دارائياش است. درصورتي كه نسبت به مفلس اولاً عدم قدرت موقتي نبوده و ثانياً دامنة آن اعم از مخارج عدليه و محكومبه است.درباره نتيجه اعسار و افلاس بايد گفت: در مورد معسر نتيجة حكم دادگاهي كه رسيدگي مينمايد اين است كه او را موقتاً از مخارج دادگستري يا از پرداخت دين معاف نمايد. ولي نتيجة افلاس آن است كه به موجب ماده 25 مذكور در فوق، دارائي مفلس توسط مدير تصفيهاي كه دادگاه معين ميكند بين طلبكاران او تقسيم ميشود. قانون اعسار و افلاس مصوب 25/8/1310 به وسيله قانون اعسار مصوب 20/9/1313 نسخ شد و به موجب مادة 39 قانون مزبور، تأسيس قضايي افلاس به كلي از اين تاريخ از قانون عرفي ايران حذف گرديد. از طرفي برابر ماده 33 قانون مزبور ناظر به ماده 707 آئين دادرسي مدني از بازرگان به استثناء كسبه جزء دادخواست اعسار پذيرفته نميشود و بازرگان مدعي اعسار مكلف است برابر قانون تجارت دادخواست ورشكستگي بدهد. بدين ترتيب قانون اعصار صريحاً بين تاجري كه قادر به اداي ديون خود نباشد با شخص عادي كه به واسطة عدم كفايت دارايي يا عدم دسترسي به مال خود قادر به تأديه هزينه دادرسي يا ديون خود نيست قائل به تفكيك شده است.(1)همانطوري كه در ابتداي بحث گفته شد، اولين قانون مربوط به ورشكستگي در حقوق ايران در سالهاي 1303 و 1304 شمسي به تصويب رسيد. در اين قانون بين تاجر و غيرتاجر فرق گذاشته شد و مقررات آن با شرايطي خاص كه خارج از نفوذ قوانين شرع بوده و شباهت كاملي به قوانين اروپايي داشته تنظيم شده است. پس از قانون مزبور، قانون تجارت در 600 ماده در 13/2/1311 به تصويب رسيد كه مواد 412 تا 575 به مبحث ورشكستگي اختصاص داده شده است. همچنين به منظور تسريع در امر ورشكستگي قانون ادارة امور تصفيه و امور ورشكستگي در 24 تير ماه 1318 در 60 ماده به تصويب رسيد.بخش دوم: تعريف ورشكستگي و شرايط اساسي براي اعلام آنالف: تعريف ورشكستگيبه موجب قانون 412 قانون تجارت “ورشكستگي تاجر يا شركت تجارتي در نتيجه توقف از تأديه وجوهي كه بر عهدة او است حاصل ميشود…“ در حقوق انگليس شخصي را كه قادر به تأديه ديون خود نباشد معسر مينامند و در صورتي ورشكسته تلقي ميشود كه حاكم ورشكسته عليه او صادر شده باشد. در نتيجه اعسار يك وضعيت مالي (Financial status) ميباشد ولي ورشكستگي يك وضعيت قضايي (legal status) است، يعني شخص از جهت قضايي ورشكسته نيست مگراينكه دادگاه او را ورشكسته اعلام نمايد( ). حكم ورشكستگي در صورتي صادر ميشود كه شخص مرتكب يكي از اعمال ورشكستگي (Act of Bankruptcy) گردد.ورشكستگي و اثرات آنفهرست مطالببخش اول: تاریخچة ورشکستگیالف: تاریخچه ورشکستگی به طور کلیب- تاریخچة ورشکستگی در ایرانبخش دوم: تعریف ورشکستگی و شرایط اساسی برای اعلام آنالف: تعریف ورشکستگیب- شرایط اساسی برای اعلام ورشکستگیمبحث اول: تاجر بودنمبحث دوم: توقف از تأدیه دیونبنداول: صدور حکم ورشکستگی تاجر به صرف عدم پرداخت دینبند دوم: صدور حکم ورشکستگی با درنظرگرفتن مجموع اوضاع و احوال تاجر متوقففصل اولاعمال حقوقی تاجر ورشکسته قبل از تاریخ توقفبخش اول: معامله به قصد فرار از دین یا برای اضرار طلبکارانالف-معامله به قصد فرار از دینمقررات عام حقوق مدنیمقررات خاص حقوق تجارتشمول یا عدم شمول منع مرور زمان به دعاوی فسخب-معامله برای اضرار طلبکاران (بحث در قاعدة لاضرر)بخش دوم: معاملات صوری یا مسبوق به تبانیاعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دورة توقفبخش اول: اعمال حقوقی تاجر ورشکسته در دورة توقف در حقوق ایرانمبحث اول: معاملات باطلحل تعارض مادة ۴۲۳ و ۵۵۷ قانون تجارت-صلح محاباتیهبهنقل و انتقال بلاعوضتأدیة دیونمقید ساختن اموالمبنای حقوقی بطلان معاملات احصاءشده در مادة ۴۲۳ ق.تعدم شرطیت سوءنیت طرف معامله برای بطلان معاملاتبیمة عمر و ورشکستگیدوم: معاملات قابل فسخسوم: معاملات صحیحفصل سوماعمال حقوقی تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم ورشکستگیبخش اول: ممنوعالمداخله بودن تاجر ورشکسته در اموال خودمبحث اول: تاریخ شروع سلب مداخلهمبحث دوم: ماهیت حقوقی سلب مداخلهمبحث سوم: وسعت و حدود سلب مداخلهتحصیل اموال جدید توسط ورشکستهمبحث چهارم: ضمانت اجرای منع مداخلهمبحث پنجم: صدور اسناد تجاری توسط تاجر ورشکستهمبحث ششم: کیفیت جبران ضرر طرف معامله با تاجر ورشکستهاحتمال اول: داخل شدن در سایر غرماءاحتمال دوم: داخل نشدن در سایر غرماءاحتمال سوم: تفصیل بین معاملات واقع شده قبل از اعلان حکم ورشکستگی و بعد از آنبخش سوم: اثر حکم ورشکستگی شخصی شرکاء نسبت به شرکت و بالعکسمبحث اول: اثر ورشکستگی شخصی شریک در شرکتهای شخص و بالعکسمبحث دوم: اثر ورشکستگی شریک در شرکتهای سرمایه و بالعکسنتیجه
برچسب ها: دانلود ورشکستگی و اثرات آن خرید ورشکستگی و اثرات آن دانلود مقاله ورشکستگی و اثرات آن دانلود تحقیق ورشکستگی و اثرات آن برشکستگی و اثر آن ورشکستگی و اثرش ور شکستگی و آثار آن در جامعه ورشکستگی و اثارش بر زندگی