مبانی نظري و پیشینه پژوهش نقد نظام سرمایه داری و بحران های ناشی از آن

مبانی نظري و پیشینه پژوهش نقد نظام سرمایه داری و بحران های ناشی از آن
دارای 76 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.


توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::

-1- دیدگاه های کارل مارکس درباره نظام سرمایه داری و نقد آن  21
2-1-1- تعریف مارکس از سرمایه داری  22
2-1-2- مفاهیم کلیدی در تشریح نظام سرمایه داری و نقد آن از دیدگاه مارکس 22
2-1-2-1- نظریه ارزش  22
2-1-2-2- ارزش اضافی 23
2-1-2-3- سرمایه  24
2-1-2-4- جریان کالا  24
2-1-2-5- کاهش نرخ سود  24
2-1-2-6- نیروی کار  24
2-1-2-7- زیربنا و روبنای جامعه  25
2-1-2-8- شیوه های تولید  26
2-1-2-9- طبقه،آگاهی طبقاتی، نبرد طبقاتی  26
2-1-2-10- کار بیگانه شده  28
2-1-3- نقد سرمایه داری در دیدگاه مارکس  30
2-1-3-1- بحران زایی   30
2-1-3-2- بهره کشی و تشدید شکاف طبقاتی  31
2-1-3-3- پول سالاری  34
2-1-3-4- از خود بیگانگی  35
2-2- نظرات نئوماركسيست‌ها (مكتب فرانكفورت) در نقد نظام سرمایه داری  38
2-2-1- صنعت فرهنگ؛عامل تحمیق توده ها  39
2-2-2- ارتباطات نوین،عامل فریب فرد در جامعه سرمایه داری  40
2-2-3- نابودی خلاقیت های ذهنی و تولید نیازهای کاذب  42
2-2-4- انقلاب روشنفکران و دانشجویان در مقابل سرمایه داری  43
2-2-5- تولید نیازهای کاذب توسط دستگاه های ایدئولوژیک نظام سرمایه داری  43
2-2-6- لزوم انقلاب در برابر سرمایه داری  45
2-2-7- گرایش به بحران در جوامع پیشرفته  47
2-2-8- پول و قدرت عامل مستعمره شدن زیست جهان در نظام سرمایه داری  49
2-2-9- مستعمره شدن حوزه عمومی (افکار عمومی از سوی سرمایه داران)  50
2-3- سایر نظرات در نقد نظام سرمایه داری 51
2-3-1- تسلط نخبگان قدرت بر جامعه سرمایه داری آمریکا  51
2-3-2- رابطه ذاتی میان بحران و نظام سرمایه داری در آمریکا  53
2-3-3- استثمار و انباشت رقابتی؛ معضل سرمایه داری 56
2-3-4- بحران مزمن سرمایه داری  57
2-3-5- فروپاشی نظام سرمایه داری  57
2-3-6- بحران سرمایه داری نئولیبرال  58
2-3-7- دموکراسی نظام سرمایه داری؛ پیوندی صوری میان افراد انتزاعی 61
2-3-8- مناسبات دموکراتیک در تسلط سرمایه داری  63
2-4- نظریه «باز فئودالی شدن» و نقد بنیادین نظام سرمایه داری  64
2-4-1- تبیین مختصات نظام فئودالی  66
2-4-- استثمار اکثریت؛اساس نظام فئوادالی  67
2-4-3- تبدیل شیوه فئودالی به شیوه تولید سرمایه داری و چرخش آن  69
2-4-4- تبیین فرایند باز فئودالی شدن جامعه از دیدگاه یورگن هابرماس  70
2-4-5- تبیین تئوریک فرایند باز فئودالی شدن نظام سرمایه داری از دیدگاه ریچارد بی فریمن 72
2-4-5-1- نابرابری اجتماعی  73
2-4-5-2- کنترل و نظارت سیاسی  76
2-4-5-3- معاملات قماری  78


نظام سياسي- اقتصادي حاكم بر آمريكا نمونه اعلاي يك نظام سرمايه داري نئوليبرال است و تاكنون بحران هاي زيادي همچون بحران ضد وال استريت را بوجود آورده است. در این فصل نظام سرمايه داري از مناظر مختلف مورد بررسی قرار گرفته  است. ابتدا به نظریات مارکس به عنوان مهمترین منتقد جدی نظام سرمایه داری اشاره شده است و با ارائه مهمترین مفاهیم کلیدی در نقد نظام سرمایه داری، مفهوم  بحران که، همزاد این نظام بوده تشریح  و تبیین می گردد. از دیدگاه مارکس سرانجام نظام سرمایه داری  به زوال و نابودی خواهد بود.

در ادامه به نظریات اهالی مکتب فرانکفورت و سایر متفکرینی که در این قلمرو اندیشیده اند و نظام سرمایه داری را به چالش کشانده اند پرداخته شده است و در نهایت با ارائه جدیدترین نظریه حول محور نقد نظام سرمایه داری به تبیین  چارچوب تئوریک این پژوهش اشاره می شود. چارچوب مورد نظر مبتنی بر نظریه "بازفئودالی شدن" است که در دیدگاه های دو اندیشمند معاصر و متاخر، یورگن هابرماس و ریچارد بی فریمن تجلی یافته و مورد مداقه و تحلیل علمی قرار گرفته است.

2-1. دیدگاه های کارل مارکس  درباره نظام سرمایه داری و نقد آن

کارل ماركس متفکری بود که تأثيرات ژرفي در تاريخ انديشه فلسفي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي بر جاي نهاده است.

مارکس بیش از هر متفکر دیگری  به مسئله سرمایه داری پرداخته است و درباره بحران در نظام سرمایه‌داری اندیشیده و قلم زده است. هسته مرکزی در اندیشه‌ مارکس حول محور نقد نظام سرمایه‌داری است. او معتقد است که بحران، همزاد این نظام بوده و سرانجام آن را به سوی زوال و نابودی می‌کشاند.

 به نظر مارکس، بزرگ و انبوه شدن در ذات سرمایه و ثابت ماندن در حکم مرگ آن است. او تلاش می‌کند تا ثابت کند که این رشد تا ابد ممکن نیست و در جایی به رکود و سپس بحران می‌کشد و آنگاه است که ساعت مرگ سرمایه فرا می‌رسد. مارکس اشکال سرمایه، مدارج گوناگون و مراحل دگردیسی آن را به تفصیل و با مثال‌های فراوان توضیح می‌دهد. (مارکس، ۱۳۶۳)

 از نظر مارکس ؛ وقتي انسان‌ها در مسير تكاملي‌شان مرحله ابتدايي و اشتراكي یعنی كمون اوليه را پشت سر مي‌گذارند، براي برآورده ساختن نيازهاي ثانوي خود درگير يك همزيستي تنازع آميز مي‌شوند. اینجا تقسیم کار اجتماعی شکل می‌گیرد و تقسيم كار در جامعه بشري منجر به تشكيل طبقات متنازع مي‌شود. (همان منبع)

در حقیقت جامعه از توازن متغير نيروهاي متضاد ساخته مي‌شود. بر اثر تضادها و كشاكش‌هاي اين نيروها، تغيير و دگرگوني اجتماعي پديد مي‌آيد. كشمكش اجتماعي ترجيع بند تكامل تاريخ و جامعه بشري است. نيروي محرك تاريخ نیز، همان شيوه ارتباط انسان‌ها در رهگذر كشمكش‌هاي شان براي بدست آوردن نیازهای زندگي از چنگ طبيعت است.

 در اين بخش، سعی می گردد که با استفاده از نظريات مارکس  به عنوان يك نظريه پرداز حوزه اقتصاد سياسي به بررسی و نقد نظام سرمایه داری پرداخته و مفروض خود که همان تبعیض و نابرابری در این نظام است، از رهگذر نظریات این اندیشمند مورد بررسی قرار گیرد.

2-1-1. تعریف مارکس از سرمایه داری

از دیدگاه مارکس؛ سرمايه‌داري به وجه توليدي اطلاق مي‌شود كه به سوي ارزش‌افزايي يعني توليد ارزش افزوده و انباشت سرمايه جهت‌گيري دارد. مشخصه اصلي آن مالكيت خصوصي بر ابزار توليد و تقسيم جامعه به طبقه‌هاست. دو طبقه اصلي آن يكي دارندگان سرمايه و ابزار توليد، و ديگري كارگران‌اند كه چيزي جز نيروي كار خويش براي فروش ندارند. (احمدي، 1385، 115ـ114)

 مارکس معتقد است که؛ سرمايه‌داري بر اثر وجود رقابت، توليدكنندگان كوچك و متوسط را يكي پس از ديگري نابود مي‌كند و بزرگ مالكي توسعه مي‌يابد، ارباب حرف و صنايع كوچك به صورت مزدوران تهي دست در مي‌آيند و در نتيجه، روز به روز اكثريت قريب به اتفاق مردم تهيدست مي‌شوند.

2-1-2. مفاهیم کلیدی در تشریح نظام سرمایه داری و نقد آن از دیدگاه مارکس

2-1-2-1. نظريه ارزش
 اساس و پايه همه عقايد ماركس، نظريه ارزش اوست. عصاره نظريه ماركس اين است كه اساس ارزش، تنها بر "كار دستي" نهاده شده و تنها، بازوي انسان است كه ممكن است خلاق ارزش باشد. اختراع، سازمان‌گذاري و مديريت، هيچ كدام ارزش زا نيستند. مبناي ارزش هر كالاي توليدشده، تنها مقدار كار نهفته در آن است و اين مقدار كار، تنها واحد معقول، مشترك و قابل سنجش است؛ تا بتوان براي ارزش كالاها و مبادله آنان يافت. (مارکس، ۱۳۶۳)
مبانی نظري و پیشینه پژوهش نقد نظام سرمایه داری و بحران های ناشی از آن دارای 76 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

negin دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید